#جملات_ناب

راننده ماشینی در دل شب راهش را گم کرد و بعد از مسافتی ناگهان ماشینش هم خاموش شد..

همان جا شروع به شکایت از خدا کرد:《خدایا پس تو داری اون بالا چکار میکنی؟؟و…..》

در همین حال،چون خسته بود،خوابش برد.
وقتی صبح از خواب بیدار شد..
از شکایت شب گذشته اش خیلی شرمنده شد..

ماشینش دقیقا نزدیک یک پرتگاه خطرناک خاموش شده بود!!
『همه ما امکان به خطا رفتن را داریم..

پس اگــر جایی دیدیم که کــارمان پیــش نمیرود،شکایت نکنیــــم!!….شایـد اگــر جلــوتر برویم پرتگــاه باشد…

موضوعات: جملات ناب
[دوشنبه 1396-11-23] [ 09:52:00 ق.ظ ]